در ساليان پيش و روزگاران قديم ، از شهري و ولايتي، تاجري و حکيمي قصد سفر کردند. تاجر، براي تجارت و حکيم ، براي سياحت. تاجر همراه خودش گوهري داشت که دارو ندارش بود، و حکيم گوهر علم و معرفت و دانايي را داشت ، که در شبهاي تاريک زندگي چراغ و روشنايش بود.
تاجر به دنبال سود و مال دنيا بود و به همين .......
دوستان گلم براي خواندن اين داستان زيبا به سايت کتابخانه ديجيتال دبيرستان نداي سيدالشهدا ع مراجعه فرماييد.